ترشیز نوین نیازمند برنامه فرهنگی جامع است

anbiyaei-03ترشیز برای گذر از سنت به مدرنیته دارای توانمندی‏ های فراوانی است. شُکر خدا این توانمندی‏ ها توسط بخش دولتی و خصوصی در گذر زمان شناسایی شده است. ترشیز نوین نیازمند یک آمایش سرزمین است. سه شهرستان تاریخی این منطقه کهن و بزرگ به عنوان مجموعه‏ ای مشترک‏ المنافع باید دارای سند توسعه مشترکی باشند. لازم است بر این سند نگاهی بومی با باوری استانی و تعهدی ملی حکمفرما باشد. در میان تمام شاخص ‏های ضروری برای تدوین این سند، بایسته آن است که به مقوله فرهنگ عنایت و توجه خاصی شود. در حال حاضر در جدیدترین نظریه‏ های مطرح در امر توسعه و پیشرفت هر منطقه شاهد عنایت ویژه به بحث فرهنگ هستیم.


برای روشن شدن اهمیت فرهنگ، باید نگاهی به پیرامون خود داشته باشیم. داعیه ما زندگی در ایران اسلامی است. ترشیز جزئی از این کل است. در تمام آنات و لحظات زندگی ما از بدو تولد تا زمان موت عنصر فرهنگ با اقتدار خودنمایی می‏کند.
این عنصر ریشه در باورهای دینی و ملی ما دارد. در کنار این دو باور شاهد تهاجم فرهنگی و انواع شبیخون‏ ها هستیم. به تعبیر رهبر فرزانه‏مان با حمله ناتوی فرهنگی مواجه هستیم. در تمام اجزای زندگی ما فرهنگ حضوری موثر دارد. فصل مشترک فرهنگ ایران اسلامی تبیین ارزش‏های الهی است. فرهنگ ما بنیانی خدامحور دارد.
متاسفانه شاهدیم برخی کارهای فرهنگی به طور مقطعی صورت می گیرد. ایده پردازان خوبی در مراکز آموزشی و فرهنگی و حوزه ‏های علمیه و جای جای ترشیز وجود دارند. بایسته است متولیان امور اینان را جدی بگیرند. برخی از متنفذین فقط حرف می‏زنند و تئوری‏ ها را بر زبان می ‏آورند. در سه و نیم دهه اخیر برخی از معتمدان مدعی فرهنگ فقط شعارهای قشنگ را واگویه کردند. درد فرهنگ ترشیز با حرف قشنگ زدن و یا قشنگ حرف زدن درمان نمی‏ شود. کافی است فرهنگ‏نامه سخنان این سخنوران زیباسخن را مرور کنیم، متوجه تکرار مکرر شعارهای تکراری در بازه‏ های زمانی مختلف می‏شویم.
درد فرهنگ ترشیز با فرهنگ‏سازی حل می‏شود. برای این مهم باید از خود شروع کنیم. یادمان هست که؛ « معلم می‏ آمد سر کلاس می‏دید گچ نیست، می‏گفت؛ یک نفر برود گچ بیاورد، همه کلاس بلند می‏ شدند که بروند گچ بیاورند، ناگهان بلوایی در کلاس ایجاد می‏شد. معلم با فریادی تمام بچه‏ ها را سرجایشان می‏ نشاند و دوباره می‏گفت یک نفر بلند شود و برود گچ بیاورد، ولی دیگر هیچ کس بلند نمی‏شد!» برخی از سردمداران فرهنگ‏سازی در دهه‏های اخیر اینگونه رفتاری داشتند. اینان باعث غوغا و شور می‏شدند ولی این فرایند منتج به نتیجه ماندگاری در فرهنگ ترشیز نمی‏شد.
نوعی سیاست‏زدگی در عرصه فرهنگ عمومی خودنمایی می‏کرد. نوعی رقابت حیدری و نعمتی حکایت غالب محافل ترشیز بود. ترشیز به لطف عزیزانی که بقای خود را در روشن بودن رقابت حیدر و نعمت می‏دیدند دچار شلختگی در امر پرداختن به موضوعات فرهنگی شد.
در حوزه فرهنگ ترشیز نوین نیازمند این هستیم که فردیت‏ها قوی شود، عرصه فرهنگ نیاز به سیاه لشگر ندارد، مدیریت فرهنگی نیازمند ثبات، آگاهی و فهم تاریخی است، نیازمند مدیریت منابع انسانی و خبرگی فرهنگی هستیم. واقعیت آن است که همه متولی فرهنگ هستند، هر فردی، هر ارگانی، هر گروهی در حد خودش متولی فرهنگ است. برای تقویت عنصر فرهنگ در ترشیز نوین، باید به صورت موزائیکی نگاه کنیم که همه درکنارهم قرار بگیرند. باید باور کنیم که؛ فرهنگ پروژه‏ای نیست، فرهنگ پروسه‏ای است. هارمونی خاصی در کار فرهنگی وجود ندارد، در سه دهه اخیر دور هم جمع شدیم،
صحبت‏های خوبی کردیم. متاسفانه در گذر ایام همه را خواسته یا ناخواسته فراموش کردیم. جای جای دیار ترشیز نوین نیازمند پیوست فرهنگی است.
برای ارتقای سطح فرهنگ در امر پیشرفت و بالندگی ترشیز نوین، باید مساجد را تقویت کنیم. وظیفه ما تقویت مساجد است، باید مساجد را، که انقلاب و دفاع مقدس وامدار آنها هستند، تقویت کرد. درین رابطه همه با هم باید همت کنیم، در این راه کار تخصصی و سیاستگذاری را باید حوزه علمیه انجام دهد. در رأس حوزه علمیه، ولایت فقیه قرار دارد. در کلان‏شهرها این بحث مطرح است که؛ ایکاش هزینه ‏هایی که در فرهنگسراهای صرف شد، به مساجد تزریق می‏شد. ترشیز نوین در بحث فرهنگ نیازمند متولی پاسخگوست. ما متولی پاسخگو نداریم. یکی از مشکلات در مباحث فرهنگی این است که همه مدعی هستند و هیچ کس زیر بار یک محوریت نمی‏رود، لذا برخی دچار روزمرگی فرهنگی شده‏اند.
ترشیز نوین نیازمند برنامه فرهنگی جامع است. فعالیت‏های مرسوم عمدتاً جزیره‏ای و موزه‏ای کار انجام می دهیم. جهت اطلاع؛ در حوزه کارکردهای فرهنگی، دو کارکرد پنهان و آشکار وجود دارد. در بررسی ادوار مختلف تاریخ فرهنگ عمومی دیار ترشیز متوجه می‏شویم؛ کارکردهای آشکار قابل احصاءاند، ولی کارکردهای پنهان قابل پاسخگویی نیست. امید روزگاری حضرات حاضر در عرصه‏های فرهنگی دیار ترشیز خاطراتشان را بر روی کاغذ بیاورند و ناگفته‏ها را در باره کارکرد پنهان رفتارهای فرهنگی‏شان بیان کنند. باید سعی کنیم در حوزه خودمان کارمان را به درستی انجام دهیم.
ترشیز مسئولین پاسخگو می‏خواهد. دفاع مقدس یک حرکت فرهنگی عظیم بود که می‏توان از آن به عنوان الگو بهره برد. ترشیز نوین محتاج الگو گرفتن از شهیدان و ایثارگران و رزمندگان سرفراز خود است. در زمان دفاع مقدس ما الگو نداشتیم ولی تابلو داشتیم، دیده‏بان داشتیم. در نهادهای فرهنگی یک جا آب هست، لوله کشی نیست یک جای دیگر لوله کشی هست و آب نیست. ترشیز برای اعتلای فرهنگی جهت نیل به توسعه پایدار نیازمند سیاستگزار معتهد و متخصص است. نباید به اشتباه باور کنیم که؛ عصر، عصر دکترهاست! نباید بپنداریم گذشته‏ها، گذشته است. مراکز آموزش عالی شهرستان می‏توانند به کمک حوزه‏های علمیه بروند.
در کنار تقویت مساجد باید کانون خانواده بیش از پیش بیشتر مورد توجه قرار گیرد. خانواده بهترین جایگاه برای انجام کارفرهنگی است. اجزاء فرهنگ بسان دانه‏های تسبیح هستند. باید با یک نخ تسبیح به هم وصل شویم، این نخ باید وامدار و وفادار به نظام ولایت فقیه باشد. مقام معظم رهبری، امام فرهنگی ایران اسلامی هستند، این را باید بدانیم و از آن غفلت نکنیم. ایشان هم فرهنگ را تعریف کرده‏اند و هم ابعادش را تبیین کرده‏اند. فرهنگ در حوزه پیشرفت ترشیز نوین نیازمند شاخص بندی است. می‏توان با توجه به راهبردهای موجود در قانون اساسی و اسناد فرادستی ملی و در عین حال توجه به توانمندی‏ های استان و امکانات بومی به آینده لبخند زد و ترشیز نوین را که قطعاً لایق بهترین هاست، ساخت.