گذشت حدود یکسال از آغاز فعالیت دوره چهارم شوراهای شهر و روستا و انتخاب شهروندان،فرصتی را فراهم آورد تا در این نوشتار به برخی از خصوصیات شهرداران کارآمد پرداخته شود.
مدیریت شهرداری یک مدیریت چند بعدی و فعال است. شهردار باید با ایجاد فرهنگسرا و امکانات شهری در محلهای تجمع مردمی، بسترهای اندیشمند فرهنگی شهر را فراهم آورد و همزمان با ارائه متدهای اقتصادی به تأمین بودجه موردنیاز خود بپردازد. او باید به ساخت و سازهای عمرانی و انطباق آن با معماری متناسب محلی نظارت دقیق داشته باشد و همزمان سرانه فضای سبز شهری را افزایش داده و در تأمین پارکینگهای شخصی و عمومی اهتمام سخت گیرانهای بورزد. بنابراین ایفای هوشمندانه این وظایف مهم و ایجاد تعاملات اجتماعی با بخشهای مختلف جامعه حاصل یک مدیریت چند بعدی است و بعضاً مشاهده میشود که میزان موفقیت یک شهردار با تحصیلات آکادمیک فنی و مدیریتی بیشتر ازشهردارانی با تحصیلات آکادمیک عمران و شهرسازی است.
شهرداری به عنوان یک نهاد مردمی همواره وظیفه پاسخگویی و تعامل سازنده با شهروندان را دارد نهادینه شدن فرهنگ مشارکت فعال در بطن جامعه مستلزم شفافیت و ارائه پیشرفتهای کاری و اطلاعرسانی دقیق از جانب شهرداری است. این رویه سبب جلب مشارکتهای عمومی و سرمایهگذاری مردمی خواهد بود که به عنوان یکی از مهمترین شاخصهای ارزیابی عملکرد شهرداران مورد بحث قرار میگیرد. شهردار بایستی با ارائه برنامههای تشویقی سبب جذب سرمایهگذاران در عمران شهری شود تا با توجه به عدم بهرهمندی مستقیم از اعتبارات دولتی، قادر به تأمین منابع مالی خود باشد.
موقعیت شناسی و مطالعه در بافت اجتماعی منطقه، شهردار را یاری میرساند تا با تنظیم اهداف کوتاهمدت و بلندمدت نسبت به برنامهریزی شهری اقدام کند. آسیبشناسی اجتماعی یکی از مهمترین اصولی است که هم نیازمند انفعالات کوتاهمدت جهت رفع آسیبهای موجود و هم اقدامات بنیادی و بلندمدت جهت درمان اساسی است. نتایج حاصل از مطالعات اجتماعی و معضلات شهری امری نسبی است که با توجه به پارامترهایی از قبیل شرایط اقلیمی، بافت تاریخی، رفاه اجتماعی، حاشیه نشینی شهری، سطح سواد عمومی و بسیاری از عوامل دیگر قابل تغییر است و شهردار با ایجاد کارگروههای مطالعاتی، همواره باید نوسانات این پارامترها را کنترل کند تا معیاری برای آگاهی از میزان ثمربخشی برنامههای کوتاهمدت و بلندمدت خود را داشته باشد.
تخصصی شدن مسئولیتهای اجرایی با مبنا قراردادن کوچکسازی ساختار تشکیلات شهرداری از جمله مواردی است که سبب چابکی و تقویت اساس مدیریت کیفیت فراگیر میشود. متمرکز بودن ساختار تشکیلات شهرداری سبب ایجاد هستهای همگرا میشود که به همگرا بودن با دیگر مدیریتهای جامعه منجر شده و شهردار را درج آوری هدفمند و اصولی اطلاعات و تحلیل آنها در فرآیند اجرایی برنامهها یاری میرساند.
نگاه شهردار به فعالیتهای شهری باید نگاهی زیربنایی باشد. شهردار نباید برنامههای خود را برای دوره فعالیت خود تنظیم کند بلکه باید با نماینده استراتژیها نسبت به تدوین و تصویب برنامههای پنج ساله، ده ساله و... مبتنی بر تعریف علمی اهداف توسعه شهر و مستندات توسعه کشور مثل سندچشمانداز و برنامههای پنج ساله کشور اهتمام ورزد. شهردار کارآمد بایستی با استقلال، اندیشه، ابتکارعمل و جامعیت فکر منشاء رفع معضلات زیر بنایی شهر باشد.
شهردار خوب برآمده از یک شورای شهر خوب است، شهرداری مکان مناسبی برای مدیریت آزمون و خطا نیست. بنابراین برای تبدیل نهاد نوپای شورا به نهادی کارآمد، میبایست شوراها در انتخاب شهردار به خواسته ها و شاخص هایی از این قبیل توجه نمایند: تخصص، حسنشهرت،داشتن قدرت تعامل با شوراء، مردم و دولت، مشارکتپذیری، تسلط کامل بر قوانین شهرداریها، شوراها، آییننامهها و سازمانهای وابسته، توان ایجاد هماهنگی بین نهادها و سازمانهای نقشآفرین در شهر، توان جذب منابع مالی و فعال کردن منابع مالی برای شهرداری.
بیگمان یک شورای خوب برآمده از بستر سیاسی، فرهنگی شفاف میتواند با انتخاب شهردار شایسته که رویکرد سیستمی را در رأس برنامههای خود قرار میدهد، رشد اجتماعی یک شهر خدمت شایانی ارائه دهد.انتخاب شهردار توسط شورای شهر که برخاسته از آرای مردمی هستند سبب جلب مشارکت عمومی و نهادینه کردن دموکراسی شهری میشود و فرصت مناسبی را فراهم میسازد تا با ایجاد تعامل و همکاری متقابل و استفاده از توان مدیریت فراگیر اجتماعی با تأکید بر خرد جمعی و پرهیز از نظرات شخصی و حب و بغضهای سیاسی، تحقق اهداف توسعه شهری و اجتماعی روند سریعتری به خود بگیرد.
ریال نیوز: 93/06/25