گذشته انقلابی ترشیز راهکاری برای بالندگی منطقه

anbiyaei-12در نگاهی به تاریخ انقلاب اسلامی شاهد ظهور برخی حرکت‏های تاثیر گذار نظیر جهاد سازندگی هستیم. برخی از این نهادها نظیر سپاه و بسیج هنوز حضوری به سامان و موثر دارند. برخی مانند کمیته انقلاب اسلامی، جهاد سازندگی در مجموعه‏ای دیگر ادغام شدند. کارکرد برخی از این حرکات نظیر امور پرورشی دچار تغییراتی شده‏اند. شناسایی کارکرد این مجموعه‏ها در سه شهرستان ترشیز باعث انتقال تجربیات گذشتگان به نسل فعلی و آتی است.


شهیدان بزرگواری موسس، سردمدار و راهبر این حرکات تاثیرگذار بودند. یادشان گرامی. بسیاری از یاران این شهیدان یا هنوز شاغلند و یا بازنشسته شده‏اند. تهیه تاریخ شفاهی این تحرکات انقلابی یک نیاز است. جوانان آن دوره هم در حوزه ایده‏پردازی و هم در بحث اجرا حضوری مستمر و موثر داشتند. این مهم الگوی مناسب برای امروز ماست. جوان امروز در دهکده جهانی به دنبال الگوهای غیر ایرانی است. غفلت ما باعث گرایش هر چه بیشتر وی به غرب می‏شود.
سیطره انواع تکنولوژی‏های ارتباطی و زندگی عافیت‌طلبانه ما را از به کارگیری این قالب‌های موثر باز داشته است. الگوگیری از آنها برای حرکت‌های امروز ضروری است. ترشیز برای گذر از سنت به مدرنیته نیازمند فرهنگ بسیجی است. نیازمند روحیه جهادی است. نیازمند اعتماد به جوانان است. ترشیز برای نیل به پیشرفت در کنار تجربه معتمدان نیازمند نغمه پر امید جوانان است. گذشته چراغ راه آینده است. از بضاعت دیروز برای آبادانی امروز باید بهره گرفت.
ترشیز می‏تواند گام‏های موثری در تبیین و تحقق اقتصاد مقاومتی بردارد. بازخوانی الگوی جهاد سازندگی و رشد فعالیت‌های سازندگی در روستاها در ابتدای انقلاب تا تفکر به توسعه روستایی خاص، مسئله‌ای است که می‌تواند ایده‌های جدید برای فعالان اردوهای جهادی ایجاد کند. نحوه مشارکت دادن مردم در پشتیبانی جنگ در مساجد الگویی برای فعال کردن مردم در اقتصاد مقاومتی می‌تواند باشد. تشکیل اتاق فکری متشکل از دوستداران پیشرفت ترشیز گامی موثر برای اخذ تجربه از دیروز برای امروز و انتقال آن به فرداست.
باید با انبوه‌خوانی حرکات موثر دیروز و دسته‌بندی منظم کارها اقدام به ایده‌گیری و ایده‏پردازی برای پیشرفت ترشیز کرد. بسیاری از این موارد را باید برای بررسی‌های علمی و دانشگاهی، تحویل حوزه پژوهشی مراکز آموزش عالی ترشیز تا زمینه‌ساز تولید علم و ارائه راه‏حل علمی با نگاه بومی برای منطقه شود. الگوی جهاد سازندگی باید به ادبیات جامعه‌شناسی توسعه و توسعه روستایی وارد شود. موارد متعددی از این حرکات موثر می‌توانند موضوع طرح‌های پژوهشی و پایان‌نامه‌ها شوند.
بسیاری از چهره‌های اثرگذار اما کم‌تر دیده شده ترشیز برای ما ناآشنا هستند. اینان به هر دلیل ناشناخته هستند. باید برای معرفی آنان اموری چون؛ بزرگداشت، تولید مطالب رسانه‌ای، تولید مستند، کتاب و... را در دستور کار خود قرار دهیم. مطرح شدن آنها و ظرفیت‌سازی برای پیشرفت ترشیز حرکتی قابل تقدیر است.
هویت‌سازی تاریخی از طریق ایجاد یادمان‌ها، معرفی و دیدار با چهره‌ها و... می‌تواند فرصت و موضوعی برای نوجوانان و جوانان ترشیز به عنوان توریسم فرهنگی باشد. وقتی ما چهره، مکان، یادمان و... داریم، می‌توانیم روایتگر و حتی موسسه‏ای برای سرویس‌دهی به مخاطبین بالقوه داشته باشیم. این مجموعه می‏تواند برای دانش‌آموزان و دانشجویان و اقشار مختلف ارائه خدمات فرهنگی داشته باشد. ترشیزیان باید به درستی چهره‏هیا تاثیرگذار ترشیز را بشناسند.
فرآیند جمع کردن کارهای تاریخ شفاهی و مشخصاً مصاحبه، فرصت تربیت نیرو را ایجاد می‌کند. به ویژه اگر سوژه‌ها با مصاحبه‌گر به لحاظ سنی، فضای کاری و تحصیلی، جغرافیایی، فرهنگی و... قرابت داشته باشد. این هم‌ذات پنداری موجب می‌شود مثلاً یک فعال اردوی جهادی در مصاحبه با یک فعال جهادسازندگی اول انقلاب عرصه‌های جدیدی بیابد و تلاش به نزدیک شدن به آن الگو داشته باشد. مصاحبه گسترده با مادران شهید برای یک جوان زمینه قرابت به فرآیند تربیتی آنها را می‌‌تواند فراهم کند.
مشاهده فعالیت‌های خالصانه، پرتلاش و خودجوش، موجب می‌شود بسیاری از نخواستن‌ها و تنبلی‌ها در این فعالیت‌ها جای خود را به ایجاد انگیزش برای نسل‌های بعدی بدهد. تکرارپذیری و امکان انجام مصاحبه با کم‌ترین امکانات حتی یک گوشی موبایل فرصتی است که فراگیری آن می‌تواند این کارکرد را به صورت مستقیم یا غیر مستقیم ایجاد کند. تاریخ شفاهی می‌تواند محور بازتولید هویت بومی و محلی ترشیز و شهرستان‏هایش باشد.
این بازتولید می‌تواند محور مطالبات از نهادهای فرهنگی و اجرایی و تقنینی را برای مناطق نیز شکل دهد. مثلاً الگوی پرورشی‌های دهه شصت محور مطالبه از آموزش و پرورش برای کار فرهنگی در مدارس می‌تواند باشد. این مسئله باید با ظرفیت‌های بومی و محلی تکثیر ‌شود .یکی از کمک‌های بسیار مهم تاریخ شفاهی ایجاد حافظه تاریخی و شناخت جریان‌های مختلف و الگوهای عملی آنهاست. باید سنت خاطره نویسی در ترشیز رواج بیابد. نسل‏های بعدی از سر همراهی یا نقد خواهان شناخت گذشته دیارشان هستند.
در جای جای ترشیز مواردی برای تحقیق و پژوهش حضور دارند. در شهر و روستا شاهد حضور؛ یک آزاده سرفراز، یک جهادگر بازنشسته، یک رزمنده آماده نبرد، یک جانباز دلسوخته، یک چهره انقلابی بی‏توقع، یک ایثاگر فداکار و هستیم. اینان حرف‏های گفتنی فراوانی دارند. ناگفته‏های این عزیزان را باید ثبت و ضبط کرد. اینان مردانه برای تحقق آرمان‏هایشان جانفشانی کردند.گرامیداشت یاد و خاطره اینان ضرورتی انکارناپذیر است. به قول شادروان قیصر امین‏پور گاهی زود دیر می‏شود. باید به خود بجنبیم. گذشته چونان معدنی مملو از رگه‏های ناب طلاست.
در نقاط مختلف ترشیز نمادها و اِلمان‏های مربوط به دوران پیروزی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس دیده می‏شود. تعداد این موارد اندک است. شایسته است باغ موزه‏ای در یکی از نقاط ترشیز به دو موضوع انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و رخدادهای مهم نظام با محوریت ترشیز اختصاص یابد. این باغ موزه پذیرای سردیس و تندیس شهیدان ترشیز خواهد بود. در این مکان می‏توان نام و نشان شهیدان و آثارشان را به نمایش گذاشت. می‏توان تاریخچه حرکت‏های تاثیر گذار گذشته را معرفی کرد.
می‏توان در این باغ موزه فرضی برای هر نهاد انقلابی غرفه‏ای را اختصاص داد. وجود یک کتابخانه و سالن اجتماعات از جلوه‏های این مجموعه خواهد بود. در این باغ موزه می‏توان امکانات تحقیق و پژوهش را مهیا کرد. پیشنهاد نگارنده اختصاص پارک مجاور مزار شهید مدرس به این مهم است. شُکر خدا اراضی اطراف پارک به جانمایی و توسعه احتمالی باغ موزه کمک خواهد کرد. گذشته انقلابی ترشیز باید به بهترین وجه تدوین و مستندنگار شود تا راهنمای ما باشد.